تایم گزارش می دهد
![]() |
مشکلات کهنه، راه حل های کهنه ایتالیایی های جوان آگاه تر از آنند که برای حل مشکلات شان چشم انتظار تدبیر دولت باشند: بعید است که چیزی راکدتر از سیاست این کشور نیز وجود داشته باشد. ائتلافات سیاسی آنقدر سرگرم کشتی گیری با همدیگر هستند که به فکر چیز دیگری نباشند. وضعیت فعلی هیات حاکم خودش مثال بارز است. برلوسکونی سال 2008 بعد از اصلاحاتی که دولت چپ حاکم قصد اجرایشان را داشت به قدرت رسید، اصلاحاتی که تقریبا در هر کشور دیگری بی چون و چرا به تصویب می رسیدند: مقررات زدایی فعالیت تاکسیرانان، اعطای مجوز فروش داروهای بدون نسخه به سوپرمارکت ها و صدور مجوز ورود شرکت های خصوصی به حمل و نقل عمومی. این اصلاحات آنقدر اعتصاب برانگیخت که دولت ظرف یک سال و نیم کنار رفت.
دولت جدید برلوسکونی مشکلاتی از آن خودش هم دارد، جنگ قدرت میان برلوسکونی و یار سابقش جانفرانکو فینی که سخنگویی قشر پایین دست ایتالیا است. فینی که بخشی از اعضای پارلمان را تحت نفوذ خود دارد، مدت ها است که با برلوسکونی سر اجرای یکسری اصلاحات می جنگد. در حال حاضر به نظر می رسد این دو دعواهایشان را کنار گذاشته اند، اما مناقشات بر سر تغییراتی که قرار است در نظام رسیدگی به جرایم به وجود بیاید از همین حالاشروع شده است (این تغییرات قرار است برلوسکونی را از خطر محاکمه به جرم فرار مالیاتی و فساد مالی برهاند.)
فضای سیاسی ایتالیا خیلی متصلب است. این فرهنگ سیاسی نتوانسته است چهره های جوان اصلاح طلب مثل باراک اوباما، دیوید کامرون یا نیکولاسارکوزی به جامعه معرفی کند. برلوسکونی 74 سالش است و این سومین باری است که سمت نخست وزیری را اشغال می کند. بازیگران سیاسی ایتالیا از دهه 90 که مجموعه محاکمات سران مافیا و برخی مقامات به جرم فساد حال و هوای تازه ای برای ورود چهره های تازه باز کرد، هیچ تحولی به خود ندیده اند. تعجبی ندارد که جوان های ایتالیایی هیچ علاقه ای به این اوضاع نشان نمی دهند.
راه برگشتی نیست
مهاجرت عظیم ایتالیایی ها آنقدر زیانبار نخواهد بود، اگر بتوان جوان هایی که در خارج تجربه اندوخته اند را به بازگشت تشویق کرد و به راستی هم دولت با سال ها بی توجهی، کم کم به این موضوع علاقه نشان می دهد. گولیمو واکارو که نماینده پارلمان و کسی است که طرح بخشایش مالیاتی برای ایتالیایی هایی که به کشورشان بازگردند را مطرح کرده می گوید: «این کار مثل جودو می ماند: نقاط ضعف تان را به قوت تبدیل می کنید.» واکارو برآورد کرده است که هزینه آموزش و تحصیلات دانشگاهی هر جوان برای دولت ایتالیا بیش از 130 هزار دلار است، پولی که می توان بازش گرفت اگر شهروندان تشویق شوند مهارت هایشان را در کشورشان سرمایه گذاری کنند.
نه اینکه جوان ها دوست داشته باشند خارج بمانند، تعلق ایتالیایی ها به آب و خاک شان زبانزد است. بیشتر کسانی که برای نوشتن این گزارش با آنها صحبت کردم می گفتند بسیار علاقه مند بازگشت به خانه هستند. جوانی کیریکلا، 34 ساله، که اهل میلان است و حالابرای موسسه ای تحقیقاتی در هیوستون کار می کند می گوید: «DNA ات، وجودت، هر نفسی که می کشی، هرچه می خوری، وابسته است به شهری که در آن به دنیا آمده ای. خیلی از ایتالیایی ها در جای جای دنیا هستند، آنها باقی عمرشان را دلتنگ بازگشت به خانه خواهند بود.»
با وجودی که بیشتر مهاجران ایتالیایی به این امید بیرون می زنند که با چند سال تجربه کار در رزومه شان به کشور برگردند، اغلب متوجه می شوند که بازگشت به آن سادگی ها که می پنداشته اند هم نیست. النا یانی، 32 ساله، که مدیر بازاریابی است در شعبه بانک سلطنتی اسکاتلند در لندن کار می کند، تا به حال رزومه اش را برای بیش از 100 شرکت و آژانس کاریابی ایتالیایی فرستاده است. تعطیلات عید پاکش را صرف کاریابی در میلان کرد. هرشب، موقع بازگشت به خانه، ایمیل اش را چک می کند که ببیند خبری برای استخدام شده؟ در حالی که در لندن تا به حال دو پیشنهاد شغلی را به امید بازگشت به ایتالیا رد کرده است. به نظر، کشورش او را نمی خواهد. دقیقا عین همین را به من گفته اند: «تو یک زن جوانی، اینجا جدی گرفته نخواهی شد.»
بنابراین، ایتالیا در حلقه شومی گرفتار آمده است. اقتصادش تا زمانی که با کنار گذاشتن جوانان راه نوآوری را سد کند همین طور پس خواهد رفت. درعین حال، هر جوانی که از کشور می رود یک حنجره فریاد برای اصلاحات را هم با خودش می برد. سیلویا سارتوری، 31 ساله، بعد از چند سال کار در آسیا، سعی کرد به شهرش ترویزو بازگردد. بعد از یک سال بیهوده این در و آن در زدن، حالابه چین بازگشته است جایی که صندوق 3 میلیون دلاری کمک هزینه اروپا برای ساخت و ساز سبز در چین را مدیریت می کند. «در ایتالیا چنین کارهایی نصیب من نمی شود، مگر اینکه 45 سالم شده باشد و دختر یا فامیل شخصیت خاصی باشم. به ایتالیا شانس دومی دادم، اما آنها دورش انداختند.» ایتالیا شاید دیگر شانس زیادی برای نگه داشتن نیروها و متخصصانش نداشته باشد.